گاهی میتوان همهی زندگی را در آغوش گرفت، کافی است تمام زندگیات یک آدم باشد.
ذهن هاي بزرگ درباره ايده هاي بزرگ صحبت ميكنند- ذهنهاي متوسط درباره رويدادها حرف مي زنند- ذهن هاي كوچك درباره ديگران حرف مي زنند
چهره یک زن ،نماینده شوهراووپیراهن یک مرد معرف زن اوست
بی سوادان قرن ۲۱ کسانی نیستند که نمی توانند بخوانند و بنویسند بلکه کسانی هستند که نمی توانند آموخته های کهنه را دور بریزند ودوباره بیاموزند . . .
پدر به کیف پولش نگاه کرد و سپس به زن و پسرش خیره شد و گفت: این پسر از کیف من مقداری پول برداشته زنش جواب داد: چطور میتونی اینقدر مطمئن باشی؟ شاید من کرده باشم پدر سرش رو تکون داد و گفت: نه تو نکردی چون مقداری پول در کیف باقی مونده!
بیا كلاغ پر بازی كنیم : روزای بی تو بودن پر . . . فكر بی تو بودن پر . . . دوست داشتن كسی جز تو پر . . . فقط تو نپر
آیا میتوانید این متن را بخوانید؟چناچنه به طور رومزره به زبان فارسی صبحت می کیند، با کمی تلاش خاوهید تواسنت این نوتشه را بخاونید. در داشنگاه کبمریج انگلتسان تقحیقی روی روش خوادنه شدن کملات در مغز اجنام شده است که مخشص می کند که مغز انسان تهنا حروف اتبدا و اتنها ی کلمات را پدرازش کرده و کمله را می خاوند .به هیمن دلیل است که با وجود به هم ریتخگی این نوتشه شما تواسنتید آن را بخاونید
تركه توي كوپه قطار با يك خانم قريبه همسفر بوده. شب خانمه ميره تخت بالايي ميخوابه و تركه تخت پاييني. نصفه شب خانمه ميگه سردمه، كاش شما ميتونستي ميرفتي از مأمور قطار برام پتو ميگرفتي. تركه ميگه ميخوايي خانم امشب فرض كنيم زن و شوهر هستيم تا هردومون گرم شيم؟ خانمه كه همچين بگي نگي از پيشنهاد بدش نيومده بوده ميگه باشه حاضرم. تركه ميگه پس پاشو خودت برو پتو بگير، براي منم يه چايي بيار
عشق امانت باارزشی است که آدمها توقلبشون میذارن برای همین که هروقت بخوای عشقت روازکسی بگیر باید قلبش را بشکنی
زوج جوانی کنار ساحل نشسته بودند. آقاهه می پرسه: عزیزم من اولین عشق تو هستم؟ خانمه می گه: بله، البته که هستی... من نمی دونم چرا شما مردا همه تون همین سوال تکراری رو می پرسید
بگذار عظمت عشق را درك نكني.زيرا انقدر عظيم است كه تورا نابود خواهد كرد
میان همهمه ی برگهای خشک پاییزی فقط ما مانده ایم که هنوز از بهار لبریزیم
آنگاه كه غرور كسي را له مي كني كاخ آرزوهاي كسي را ويران مي كني گوشت را مي گيري تا صداي خرد شدن غرورش را نشنوي خدا را مي بيني و بنده خدا را ناديده مي گيري مي خواهم بدانم دستانت را به سوي كدام آسمان دراز مي كني تا براي خوشبختي خودت دعا كني
نگاه منطقي يک غضنفر به زندگي : تا حالا فکر کردي اگه توماس اديسون نبود چي ميشد.......مجبور بوديم تو تاريکي تلويزيون نگاه کنيم
وقتي دل ميشكني يه جايي يه جوري زمين ميخوري و اونجاس كه همون خوردههاي تيزه دله طرفه كه زخميت ميكنه.
سرهنگه داشته امتحان رانندگی میگرفته. از یارو میپرسه: اگه یه نفر وسط خیابون بود، بوق میزنی یا چراغ؟ طرف میگه: برف پاک کن جناب سرهنگ! سرهنگه کف میکنه میپرسه: یعنی چی؟ یارو میگه: یعنی یا برو این طرف یا برو اون طرف!
چه کسی میگوید که گرانی شده ؟ دوره ارزانیست دل ربودن ارزان-دل شکستن ارزان-دوستی ارزان-دشمنی ارزان-چه شرافت ارزان. آبرو قیمت یک تکه نان و دروغ از همه چیز ارزانتر قیمت عشق،کمتر از آب روان و چه تخفیفی خورده قیمت هر انسان
پيرمرد خسته کنار صندوق صدقه ایستاد. دست برد و از جیب کوچک جلیقهاش سکهای بیرون آورد. در حین انداختن سکه متوجه نوشته روی صندوق شد: صدقه عمر را زیاد میکند،منصرف شد
آدم مغرور مثل کسی است که بالای کوه ایستاده و همه را کوچک میبیند. غافل از اینکه نمیداند مردم هم از پائین او را کوچک می بینند
ماهیت هر انسان آن نیست که برایت آشکار می کند بلکه آن چیزی است که نمی تواند آشکار نماید . پس اگر می خواهی او را بشناسی به گفته هایش گوش مسپار بلکه به ناگفته هایش گوش فرا ده
یارو ميخواسته بره بهشت زهرا، دسته گل گير نمياره كمپوت ميبره!
رنگين کمان عشق لايق کساني خواهد شد که تا اخرين قطره زير باران بمانند.
شنيدم دوباره آبروريزي كردي توآسانسورگفتي براى سلامتي راننده صلوات
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10